با داداشم دعوام شده بود بابام اومد بهم گفت بیخیال برو باهاش آشتی کن منم بهش گفتم لازم نکرده گور باباش! هیچی دیگه الان با یه دست و یه پای شکسته دارم براتون مینویسم {-38-}
6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/10/03 - 23:38
دیدگاه
Reza

{-7-}

1392/10/3 - 23:45
anoshka

{-60-}

1392/10/3 - 23:48
mahnaz

{-33-}

1392/10/3 - 23:58
anoshka

{-60-}

1392/10/4 - 00:03
mahnaz

چرا ناراحتی.. نکنه داستان واقعی بود... که در هرصورت شرمنده من خندم میگیره {-64-}

1392/10/4 - 00:10
anoshka

{-105-} نه بابا بخند راحت باش

1392/10/4 - 00:11
mahnaz

خب خداروشکر {-33-}

1392/10/4 - 00:21
anoshka

{-105-}

1392/10/4 - 00:32